Wp/bgn/ایرانی تات ئان
تاتهای ایران از اقوام ایرانیتبار هستند که آریایی تبارند و به شکل پراکنده و نقطهای در شمال ایران (از آذربایجان تا شمال خراسان) زندگی میکنند. بیشتر جمعیت تاتهای ایران در نیمهٔ جنوبی استان قزوین یعنی شهرستانهای تاکستان و بوئینزهرا زندگی میکنند.
مردم تات ایران شیعه هستند و به زبان تاتی ایران که در گروه زبانهای ایرانی شمال غربی قرار میگیرد سخن میگویند. این زبان به زبان تالشی نزدیک است.. ولی زبان تاتهای قفقاز، فارسی قفقازی از زبانهای ایرانی جنوب غربی است، یعنی این قوم از لحاظ زبانی و قومی با تاتهای ایران متفاوتند.
تاتهای ساکن قفقاز بنابر عقیدهای رایج خود را از اعقاب ایرانیهایی میشمارند که در عصر ساسانیان به مرزهای شمالی ایران فرستاده شدهبودند.[1]
تاتهای ایران، بیشترشان در شهرستانهای تاکستان و بوئینزهرا و طارم زندگی میکنند و این منطقه، بزرگترین منطقهٔ تاتنشین ایران است. بقیه نیز در استانهای خراسان شمالی،سمنان، زنجان، البرز، آذربایجان شرقی، اردبیل (بخش شاهرود)،برغان.چندار. طالقان و مرکزی (منطقه وفس) به سر میبرند. عدهٔ زیادی از تاتهای ایران نیز به تهران (به ویژه جنوب غرب شهر) مهاجرت کردهاند.
ریشه و کاربرد واژهٔ تات
[edit | edit source]تات واژهای است که ترکزبانان برای مردم ایرانیزبان و ایرانیتبار یکجانشین بهکار بردهاند.[2]. به گفته هونی (۱۹۵۷) فارسیزبانان را تات مینامیدند.[3]
قدیمیترین سندی که کلمۀ تات در آن استفاده شده، کتیبههای اورخون است. تات در در این کتیبهها ظاهراً به معنای «اتباع» و «رعایا» استفاده شدهاست. لفظ «تات» علاوه بر این که بر ایرانیان و یکجانشینان اطلاق میشده، عنوانی بوده که قبل از حکومت ایلکخانی به عناصر خارجی سرزمینهای ترکان (احتمالاً خارجیهای یکجانشین ترکستان، بعضی قبایل متمدن ترک، اقوام مغلوب و ساکنان مناطق تحت تصرف ترکان) گفته میشدهاست.[1]
در مثلها و افسانههای مردم تبریز «تات» به معنی مرد دانا و باسواد و شهرنشین است.[4] استعمال کلمۀ «تات» در بین ترکان ساکن ایران رواج داشته ولی انعکاس آن در ادبیات فارسی بسیار کم است.[1] همچنین در دیوان لغات ترک کاشغری تات به شکل تَت نیز ضبط شده و به معنای ایرانی، فارسی، فارسی زبان و کافر اویغوری آمدهاست.[5] تاتارهای کریمه نیز مسیحیان یونانی را که در سلطنت کاترین دوم (۱۷۶۲ـ۱۷۹۶) و در فاصلة ۱۱۸۹ـ۱۱۹۲/ ۱۷۷۵ـ ۱۷۷۸ به ناحیة ماریوپول (ژدانوف امروزی ) واقع در کنار دریای آزوف مهاجرت کرده بودند، تات مینامیدند.[6]
جستارهای وابسته
[edit | edit source]سرچشمه گ
[edit | edit source]- ↑ 1.0 1.1 1.2 تات، دانشنامۀ جهان اسلام
- ↑ صفرزاده، حبیب، پژوهشی در گویش تاتی شمال خراسان و کاربرد آن در تصحیح و شرح متون ادب فارسی مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشهد (علمی- پژوهشی)، شماره ۱۵۹- زمستان ۱۳۸۶.
- ↑ Mohammad-Reza Djalili, Alessandro Monsutti, Anna Neubauer Le monde turco-iranien en question KARTHALA Editions, 2008 pg ۷۲
- ↑ همان.
- ↑ کاشغری، ذیل «تات »، «تَتْ»، نیز رجوع کنید به ذیل «اُس »، «سُملِم تَتْ»
- ↑ دانشنامه جهان اسلام
- ویکیپدیای انگلیسی
- تات و تاتی
- تاتها و ایران
- دانشنامه جهان اسلام. سرواژهٔ تات.
|