Wp/lki/امین کونانی
1 در جیب هایم دنبال چیزی می گردم که در سرم پنهان بود.
2 گیسوانش را قیچی کرد قصه کوتاه ولی به آخر نرسید.
3 یَهُوَه به سمت کلماتش می کشید پدر به صلیب ایزد به جهنم اما او با خدای بادها رفت.
4 نگاره ای لال اما شنوا آمیزه ای از لاله و مروارید با خطوط منحنی حاشیه اش.
5 پشتش به من اخم رویش به من لبخند ژانوس نه دختر آینه ی تاکسی.